چقدر این شب ها پرحرف شدم...هر چی می نویسم تموم بشو نیست...سیر بشو نیست...
انگار که مثلا گفته باشند فلانی¿ فلان ثدر بیشتر زمان نداری!اخرین نوشته هاتو بنویس که قراره جان به جان افرین تسلیم کنی!
نمی دونم دارم انتقام کدوم سکوت کدوم شب ها رو از این شب ها می گیرم¿¿¿
شب هایی که می گذشتند و قلم در خواب بود!
یا
شب هایی که می گذرند و قلم در خواب خواهد بود!
هر چه هست , باشد... با نوشتن خوبم...خوب! حتی اگر حال و فال نوشته هایم خوب نباشد و از خوب بودن و خوبی ننویسد اما لااقل و دست کم همین آزادی و آزادگی اش خوب است!مابقی پیشکش!
تاریخ : یکشنبه 98/3/19 | 2:35 صبح | نویسنده : ریحان | نظرات ()